سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ می فرماید : بنده ام با چیزی مانند آنچه بر او واجب کرده ام، محبوب من نمی شود . [امام صادق علیه السلام]
 
دوشنبه 90 دی 26 , ساعت 2:34 عصر

                       

     حبله رود                              حبله رود  1

 

حبله رود از کوه های فیروزکوه و دماوند_واقع در استان تهران_ سرچشمه می گیرد و سقای دشت گرمسار است و تنها رودخانه ی دائـمی مسیر تهران _ مشهد ( از طریق گرمسار_سمنان_ سبزوار) ، محسوب می شود .

نفرینمان نکن

به توحق می دهیم

اخم کنی

 سکوت کنی

یا به زمین و زمان ، بد بگویی

اما

نفرینمان نکن

 

می دانم

مسمومت کرده ایم

اوره ات را بالا برده ایم

سپیدارهایت

 MS   گرفته اند

و قندرقه هایت(1)

پارکینسون ...

 

 

من،از روزی می ترسم

که زردآلوهایت

یرقان بگیرند

انارهایت

سرطان خون

و قورباغه ها

در بستر تشنه ات

له له بزنند

و ابوعطا را فراموش کنند

من ، از روزی می ترسم

که باستان شناسان بنویسند :

"قرن ها پیش

در این دره ی طولانی

رودخانه ای

آیینه ی ماه بوده است"

و بر سنگ مزارت حک کنند:

"رودخانه ی ناکام

تولد: هفت هزار سال پیش از میلاد

وفات: ... "                                     ادامه دارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- قندرقه :نام محلی گیاهی علفی ؛ در گذشته،از ساقه های سبزرنگ آن،که تقریبا به اندازه ساقه گندم،قطر دارد،در سبدبافی استفاده می کردند .

 


دوشنبه 90 دی 26 , ساعت 2:26 عصر

   http://www.ngdir.ir/Data_SD/GeoportalInfo/Subjects/Pics/46839_1.jpg 

  * حبله رود 3                       

آه ای رود مهربان!

قرن ها

به پدرانم نان دادی

وگندم ری را

تا بغداد بردی

 

حبله رود!

ما متمدن شده ایم

دیگرهرغروب

دختران آبادی

کوزه بردوش

از چشمه هایت برنمی گردند

ما متمدن شده ایم

درباور های تازه ی ما

رودخانه را آفریده اند

که فاضلاب هایمان را دور نریزیم

تا آب های زلالش را

با زهرکودهای شیمیایی

ترکیب کنیم

و ویلاهامان را

از ساحل آلوده اش

تماشا کنیم

وگاهی سوار بر امواج خیالی اش

به مجلس هم برویم

کاش روزی که رستم

از ساحل جنگل پوشت

به مازندران می رفت

دیو های تو راهم کشته بود

 

آه ای حبله رود پیر

هرشب با سرفه های تو

بیدارمی شوم

دست بر پیشانی ات می گذارم

تب ، علامت خوبی نیست ... 

 

نفرینم نکن حبله رود!

اشک هایم را به یاری ات می فرستم

دلم ، بی نهایت پر است

اما دست هایم خالی است

نفرینم نکن

من ، تنها می توانم

برایت فاتحه ای بخوانم ...



لیست کل یادداشت های این وبلاگ