سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عزّتی والاتر از دانش نیست . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 94 بهمن 9 , ساعت 8:48 عصر

https://encrypted-tbn2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSIVlBk8uZb14CGcfrTYpKNkVAYGpq4oGZVbcrhSer_oevcjymNAg

 

با باران می آیی

در باران می روی

دوردست ها

دریایی

همچنان می سوزد


********

 

شب

شعله های یاد تو

از راه می رسند

شانه های یخ زده ام

گرم می شوند

می آیی

در راهی

عن قریب می رسی

...

آه

چه خواب های پریشانی !

چه دروغ های شــیرینی !


********


بعد از تو

چه خورشید هایی که

هر روز

در من می میرند

چه طوفان هایی که

هر شب

در چشم هایم

زنده می شوند

چه صخره هایی که

در رگ هایم

می غلتند

چه شعله هایی !

چه فتنـــه هایی !

چه ...

 


یکشنبه 91 اسفند 13 , ساعت 6:54 صبح

 

انا لله وانا الیه راجعون                                            برای دوست که دستان گرمی داشت



 

شب

روبان عکس هایت شد

دیوار های شهر

تکان خورد

و  زمین

 زیر پایم لرزید


آه ای برادرترینم !

صاعقه ای

زانوانم را سوزاند

صخره های نمک

بر شانه هایم فرود آمد

و مهره هایم در هم شکست


آه ای برادرترینم !

هرگز نخواه

در آتش

صبور بمانم

ابرهای سیاه

شهر را

به طوفان سپرده اند

و نفس های کوچه

به شماره افتاده است

چه خونی

در چشم های سیاه پوش خانه

شتک می زند ؟!

هرگز از من

صبوری نخواه

هرگز ...

 

بعد از تو آیا

باز هم

گیلاس ها

با لبخندهای سرخ

از راه می رسند

و گردوی باغچه

دوباره

قد خواهد کشید؟!


آه ای برادرترینم !

بعد از تو هر غروب

به کدام ستاره

سلام کنم

و هر صبح

با کدام سپیده

برخیزم ؟!

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ