سفارش تبلیغ
صبا ویژن
احترام دانشمند عمل کننده به علمش، مانند حرمت شهیدان و راستان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 94 بهمن 11 , ساعت 11:42 عصر

https://encrypted-tbn1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRfhfBf3Iqkxno84yWyPKzWvI3entIe03uFDmGwbmxAxvyWVwyVfg  

  به لاله های سرخ انقلاب

 

شانه هامان ،قلمرو شب بود

روزگار شکستن پــــــــــر ها

خنجر تیـــرگی فرو می رفت

در تن آفتاب بــــــــــــــاورها

 

فصل زخم و نمک، زمانه ی آه

فصل در هم شکستن ما بــود

هم گلوی بریده ی مهتـــــــاب

هم مزار ستاره، آنجــــــــا بود

 

خشکی و آتش وعطش را باغ

جای سبزینه ها به تن می کرد

هر درختی جوانـــــه هایش را

زیر خــاک ستم ، کفن می کرد

 

نخل های بلنـــــــــــــــد آزادی

دار هر سرو و هر صنوبـــر بود

شبنم گونــــه های گل ها هم

خون مظلوم صد کبـــــــوتر بود

 

حرف سبـــــز بــرادری ، ممنوع

فصل شمشیر و کینه و غم بود

جــــای جولان کرکسان، بسیار

سقف پـــرواز کاکلی ، کم بــود ...

 

تا که خورشیـــد مهربان، خندیـد

روشنی را به رنگ دل ها دوخت

با گل و سبزه ، همزبانی کــــرد

عاشقی را به لالــــه ها آموخت

 

خاک ، سرگرم مهــــربانی شد

خنده ی غنچه را به صحرا داد

نقش مرداب ، از ضمیرش رفت

آ ب و آییــــــنه ، رود و دریا داد

 

بــــاد آشفته ، عاشقی ها کرد

با درخت نجیب هشیـــــــــاری

کوچه با کوچه ، مهربان تر شد

در خیـــــابــان سبـــــز بیداری


پنج شنبه 93 بهمن 30 , ساعت 11:30 عصر

شقایق

*به شهیدان سر افراز

کوچه کوچه ی شهرم، از شکوفه لبریز است

دست پینه دار من، دشت یاسمن خیز است

ای شفق تبــــــاران ، ای ، از قبیله ی باران !

هر سپیــده می آیید، عطرتان دل انگیز است

مثل موج دریاییــــد ، می رویـــد و می آییـــد

در مرور آبی تان ، آســــمان چـه ناچیز است

یادتان که می بـارد، می شود به جرأت گفت:

خنده ی شقایق ، دور ، از نگاه پاییـــــز است

گر چه زیر خاکستر ،مانده ام به جــا از عشق

از شما چه پنهان ، آه ، آتش دلم تیـــــز است

 


<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ