آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 93 اسفند 17 , ساعت 11:7 صبح

http://armiita.persiangig.com/armita%20%2816%29.jpg

 

* دختر آفتاب

در آغاز راه

به قله رسیده ای

دختر آفتاب!

شادمان باش

پدرت

چندمین ستاره بود

از منظومه ای بزرگ

در کهکشانی دور

که به آسمان برگشت

به وطنش

وقصیده ی بلند نگاهت را

به تماشای عشق

فرستاد

و اینک ماه

به حرمت تو

تاریکی را کنار می زند

راه تو روشن است

دختر آفتاب !

دست ما را هم بگیر

تا از آوازهای آبی آسمان

چیزی

دریابیم



لیست کل یادداشت های این وبلاگ