سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش بیاموزید و آرامش و بردباری را برای دانش فرا گیرید و از دانشمندان متکبّر نباشید . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 94 اردیبهشت 10 , ساعت 9:34 عصر

https://encrypted-tbn1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRl9ydWsCvLi-4y3VWMQ48m8j80V0BTUZ--TmH22buhId76Yq18Jw

 

* برای پدرم که در سپیدی زمستان رفت


می بوسم

شانه هایت را

که تکیه گاه زمین بود

دست هایت را

که بوی خاک می داد 

بوی گندم

و زخم هایت را

که تقویم مظلومیت انسان بود

تقویم دردمندی تاریخ

از تو بنویسم

حکایتی می شود

حکایتی

بهار که می آمد

آرام ، آرام

پلک جوانه ها را

باز می کردی

و خوشه های سبز

خوشه های طلایی

قامت می بستند پشت سرت

همیشه

پیشنماز مزرعه بودی

امام گندمزار

و سجاده و مهر

نیمی از سرمایه ات بود

چه شب هایی !

 همسفر بودی با ماه

و آوازهای آبی حبله رود را

با لهجه ی مهربان ایل

تا سپیده دم

تلاوت می کردی

دور دست ترین ستاره ها

چشم انداز تو بود ...

امّا

آسمان من

از جایی آغاز می شد

که تو ایستاده بودی ...

 

از توگفتن

همیشه

غنچه های انار را

در دفترچه های مشقم

می شکفت

اما امروز

واژه هایم

بی حس شده اند

یخ زده اند

زمستان

جای تو

تکیه داده است

به پشتی ایوان روبه رو

خدا حافظ

ای گرمی لحظه های سلام

خدا حافظ ...




 

 


شنبه 94 اردیبهشت 5 , ساعت 12:53 صبح

http://www.womenhc.com/media/blogs/kosar-toysarkan/M45.jpg


سرک می کشم گاهی

به خانه ی تپشناکت

به ویرانه های قدیمی قلبم

تو

همیشه آنجایی

می خوانمت

آرام

با زمزمه های روشن صبح

با گلواژه ی سلام ...

می خوانمت

از مقدمه تا متن


در نیمه های تو

باران می گیرد

آسمان

سیاه می شود

می بینمت

در آن سوی آب های شور

در آن سوی شاخه های سیاه

...

ستاره ها

بی گناهند

موریانه های مغز مرا

نفرین کن


شنبه 94 فروردین 22 , ساعت 4:29 عصر

 

مادر

 *به مادران ماه


با سلام تو

چراغ ستاره

روشن می شود

و ماه

با لالایی هایت

پشت ابر های تیره ی سر گردان

خواب های شیرین می بیند

ترانه های ایلاتیت

سرود زندگیند

لبخند هایت

هزار سپیده ...


مادر ماه !

آفتاب

هر روز

از پشت پلک های تو

طلوع می کند ...


آه ای خمیده ی سربلند !

پیش از آسمان

بالای سرم بودی

و پیش از سایه

در کنارم


تا همیشه

سوگند بزرگم

شیر پاک توست

ای آبی وسیع !

از ابر سپید گیسوانت

شرمنده ام


سه شنبه 94 فروردین 4 , ساعت 8:8 صبح

http://moudeomam.com/images/stories/hojoom.jpg

 

*به فاطمه زهرا (س)

گاهی تبری به شاخ توحیـد زدنـد

گاهی لگدی به جـان امّیــد زدنـد

آن شب صفتان بی بصیرت ، آخـر

آتش به در خانه ی خورشید زدند

 


جمعه 93 اسفند 29 , ساعت 8:30 عصر

 

http://upimagens.com/imagens/299996ATgAAADNaICa-IsXjHB2GaeVSpcNBGBEACGdx3ROZbhaQ_o2aBr5DuWMeUWGRkcHS-5zQoUI76ckMWrMPb9c11sU1QRtAJtU9VAVajFHBtb7OhxSOx52rcEzYU3HGg.jpg

*ای بهار معطر !          به امام عصر (عج)

 

ای بهار معطّــــــــر به دستــت !

آفتاب منــــــــــــوّر به دستـــت !

 

صف به صف تشنگانـی اسیریم

روح صد چشمه کوثر به دستت!

 

کاروان شهیـــــــــــدان رسیدنـــد

ایــن همه سرخ پر پر به دستت!

 

تاب طوفــــــــــان و آتش نــداریم

ای نسیــــــــــم مطهّر به دستت!

 

بــال پـــروازمــــــان را بیـــــــــــاور

آسمــان و کبوتـــــــــر به دستت!

 


یکشنبه 93 اسفند 17 , ساعت 11:7 صبح

http://armiita.persiangig.com/armita%20%2816%29.jpg

 

* دختر آفتاب

در آغاز راه

به قله رسیده ای

دختر آفتاب!

شادمان باش

پدرت

چندمین ستاره بود

از منظومه ای بزرگ

در کهکشانی دور

که به آسمان برگشت

به وطنش

وقصیده ی بلند نگاهت را

به تماشای عشق

فرستاد

و اینک ماه

به حرمت تو

تاریکی را کنار می زند

راه تو روشن است

دختر آفتاب !

دست ما را هم بگیر

تا از آوازهای آبی آسمان

چیزی

دریابیم


پنج شنبه 93 بهمن 30 , ساعت 11:30 عصر

شقایق

*به شهیدان سر افراز

کوچه کوچه ی شهرم، از شکوفه لبریز است

دست پینه دار من، دشت یاسمن خیز است

ای شفق تبــــــاران ، ای ، از قبیله ی باران !

هر سپیــده می آیید، عطرتان دل انگیز است

مثل موج دریاییــــد ، می رویـــد و می آییـــد

در مرور آبی تان ، آســــمان چـه ناچیز است

یادتان که می بـارد، می شود به جرأت گفت:

خنده ی شقایق ، دور ، از نگاه پاییـــــز است

گر چه زیر خاکستر ،مانده ام به جــا از عشق

از شما چه پنهان ، آه ، آتش دلم تیـــــز است

 


پنج شنبه 93 بهمن 23 , ساعت 2:45 عصر

 

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/11/22/13931122134624142_PhotoL.jpg

 

 

  

 


** تکرار آفتاب

      موج ، عادت دریاست

      جوانه ، عادت درخت

      شکفتن  ، عادت تو

  

      پرنده از جنس پرواز است

      باغ ، از جنس رویش

      و تو از جنس آسمان

     

      خورشید ،

      با روشنی معنا می شود

      قله با ارتفاع

      و تو با وسعت سادگی ات

  

       کوه از صلابت سرشار است

       دشت ، از بی کرانگی

       و تو از خدا و عشق

      

       جنگل را با درختانش می شناسم

       کهکشان را با ستارگانش

       و تو را با پرندگان نگاهت

  

       بهار ،تکرار طراوت است

       صبح ، تکرار آفتاب

       و تو ، تکرار امام

 

       آه ای صمیمی روشن!

       یک روز

       دنیا

      حماسه ی لحظه هایت  را

      عاشقانه

      حکایت خواهد کرد


جمعه 93 بهمن 17 , ساعت 1:10 صبح

 

http://images.persianblog.ir/67706_fNWSpCzG.jpg


از پشت پنجره های اشک

می بینمت گاهی

عبور می کنی

از خیابان های خاطره 

کوچه های دلتنگی

با زنبیلی از

سکوت و سپیده

آنقدر

آبی قدم می زنی

آنقدر

ستاره با تو اند

که پشت هزار آسمان

از حسادتشان

خم می شود


دوشنبه 93 بهمن 13 , ساعت 9:59 صبح

 

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/11/12/48835_700.jpg

 

 

* دریا شدن                                           به مناسبت ورود حضرت امام (ره) و آن روزهای خوب

یک شب نشستنـد و گفتند : خورشیــد را سر ببرید

باران خنجـــر بباریــــــــد ، بال کبوتــــر ببریــــــــــد

 

یک شب نشستنــد و گفتنـد : باید که باران نباشــد

حتی گل کوچکی هم ، در ذهــــن گلدان نباشــــد

 

احساس جنگل بسوزد ، فرزند دریـــــــــــا بمیــرد

یعنی پرنـــــده نخوانـــد ، در سوگ گل ها بمیـــرد

 

دل های ما در قفس بود ، بــ ـا میله ها هم نفس بود

گل ها همیشه به تبعید ، غوغای خاشاک و خس بود

 

داغی به جان صنوبـــــــر ، زخمی به جسم سپیدار

فصل تبـــــــر بود و آتش ، بازار گل کردن خــــــــــار

 

چون آسمان ایستــــــادی ، صد کهکشان در نگاهت

شب تا سحـر می نشستند ، ماه و ستاره به راهت

 

پا در رکـــاب نسیمی ، یک صبح روشن رسیــــــدی

در بـــاغ زیبای میهن ، صدها چمن لاله دیــــــــــدی

 

باریدی آن سان که هر جوی ، احساس دریا شدن کرد

گل در هـــــــوای زمستـــان ، اندیشه ی وا شدن کرد

 

آیینــــــــه ، آییـــــــن ما شد ، رسم شکفتن به پا شد

دلواپسی ها گذشتنــــــد ، دل با خدا آشنـــــــــــا شد


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ