• وبلاگ : لحظه هاي آبي( دلسروده هاي فضل ا... قاسمي)
  • يادداشت : حبله رود 3
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + Billie Jollie 
    Word Wipe is a really appealing word search game that aids with vocabulary development.
    پاسخ

    hello.yes. very well. thank you
    + emilret 
    It"s great that I read your post, fnf I have read the articles on this site and learned a lot of interesting things. I Think this is a good post
    + Thomas 
    اين پست دقيقا همان چيزي است که من به دنبال آن هستم. محتوا کاملا مناسب است و من از آن بسيار لذت مي برم. quordle weaver game
    پاسخ

    سلام.سپاسگزارم.
    + پرويز 
    جناب قاسمي عزيز
    باسلام
    شعر زيباي شما ياد مرا ميبرد به دورها به روزهايي که اکنون جز رويايي زيبا و دلنشيني با خاطراتي که طعم شيرين و عطر خوشش همچنان مستم ميکند
    خانواده ي مادري من در اين روستاي زيبا که سراسر فضايش براي من رويايي و دلنشين بود زندگي ميکردند و در حال حاضر بازماندگان صاحب آب و ملک هستند.
    بسيار مايلم اگر اطلاعاتي در خصوص تاريخچه ي باستاني ايستگاه بنکوه داريد در اختيارم قرار دهيد
    (يادآب تني تو روزهاي گرم تابستون تو حبله رود، ياد باغهاي زيبا ،خرابه شهر ،شاهزاده حسين،دره ي آب شور
    ياد تافتونهايي که مادر بزگم ميپخت که بوش مستم ميکرد ياد سرشيرهاي صبحانه با مرباي انجيل بخير
    + فاطمه شباني 
    سلام آقاي قاسمي. من يک بنکوهي هستم، وقتي شما از حلبه رود مي گوييد و براي حلبه رود شعر مي گوييد من به ياد رودي مي افتم که زمان بچگي ما از وسط بنکوه- ده بنکوه نه ايستگاه بنکوه- مي گذشت آبي به زلالي چشم. ماهي هاي کوچکي که در زير نيزارها شنا مي کردند و خرچنگ هايي که ما را مي ترساندند وقتي با شاخکهاي بالا گرفته زل مي زدند به چشمهاي ما! يادش به خير دوران قشنگ کوددکي
    پاسخ

    سلام .از لطف شما ممنونم .راستش بهانه سرودن "حبله رود" ديدن گله اي 20 تايي گوسفنداني بود که با خوردن پساب (بناب) يک باغ ، تلف شده بودند . اهالي مي گفتند بناب اين باغ ها که به رودخانه مي ريزندحاوي مقدار زيادي کود شيميايي است .
    اين ماجراي رستم چيه ؟ توي شاهنامه اومده ؟
    پاسخ

    سلام.مي دانيد که گرمسار در گذشته ، از توابع ري بوده است و" خوار" يا " خوار ري " ناميده مي شد . اين منطقه در تاريخ بيهقي ، سفرنامه ناصر خسرو ، ديوان خاقاني و شاهنامه به همين نام خوانده شده است . فردوسي چند بار از اين ناحيه ، اسم برده است : بيامد به خوار ري افراسياب /ببخشيد گيتي و بگذاشت آب // بياورد لشکر سوي خوار ري / بران مرغزاري که بد آب و ني ... برخي از محققين ، بر اين باورند که مسير هفت خان (هفتخوان) رستم ، که از سيستان ،آغاز شده بود ازکوير مرکزي و دره اي که گرمسار را به فيروزکوه و شمال کشور مرتبط مي کند،بوده است .حبله رود در همين دره ،جريان دارد .
    سلام. چه دلگير بود اين شعر ... با سه شعر حبله رودتان ، چشم هايم خيس شد . ..
    پاسخ

    سلام .ان شاءالله شاد و سلامت باشيد .
    سلام برشما.سروده بسيار مطبوعي ست .لطفا نام صاحب اثر رابنويسيد و درتوضيح نوع و حنس مطالب ويلاگتان نيز درقسمت مربوطه توضيجي اراده بفرماييد که مخاطب بداند به گجا آمده و با چه دست مطالبي مواجه است . مستدام باشيد.
    پاسخ

    سلام .ممنون از حسن نظر و راهنمايي شما .